نه علی پروین فلفلی گفت نه آمدن حشمت مهاجرانی آسمان را به زمین دوخت. سورپرایز عادل فردوسیپور با علی پروین و حشمت مهاجرانی چیزی است که باید برایش از این مجری تشکر کرد.
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: «قاب تلویزیون با بیست هجده چقدر زیباتر شد. اگر حالا هنریها داغ ندیدن ناصر ملکمطیعی و فردین را از قاب سیما تا ابد در دل خواهند داشت، ورزشیها و عشق فوتبالها ولی به خود خواهند بالید که بعد از ۴۰ سال یک بار دیگر مرد خوشصحبت و موفقترین مربی ایرانی تاریخ را از قاب تلویزیون خانگیشان دیدند.
دیدند جنتلمنی را که چه شیوا سخن میگوید. چه دوست داشتنی و احتمالا چه حسرتها خوردند از این ۴۰ سالی که چنین جواهری عمر فوتبالیاش تباه شد یا صرف ساختن بهترین ستارههای کشورهای خلیج فارس شد چون اگر اینجا میماند احتمالا همان شور و حال دهه شصتی که خیلی از ستارههای همعصرش را یا به خارج فراری داد یا مثل ناصر ملکمطیعی، عطا بهمنش و خیلیهای دیگر چون فردین میماند و در تنهایی، غصه میخورد، غصه میخورد، غصه میخورد و در نهایت میمرد از غمباد.
حالا اما باز برنامه مجری دوستداشتنی توانست سد شکن شود. عادل فردوسیپور که هنوز تبعات برنامه ویژه قرعهکشی جام جهانیاش نخوابیده، برای افتتاحیه سری جدید برنامه ویژه جام جهانی خود به جای این که برود سراغ ستاره های بزرگ فوتبال دنیا و خب چون حرفی برای پرسیدن از آنها ندارد خیلی، بزند به صحرای کربلا! این بار رفت سراغ دو تایی که بهتریناند. دو تایی که در این فوتبال تا به حال زنده برای مردم حرف نزده بودند و اقلا این نسل فوتبالی زنده حرف زدنشان را ندیده بودند.
علی پروین شاید در همه این سال ها خودش، خودش را ممنوعالتصویر کرده بود تا به قول خودش، یکی از آن فلفلیهایی که میگوید، اشتباهی در نرود. اگر چه دیشب خیلی بامزه گفت: «نمیآمدم چون این عادل به هیچ کسی وقت حرف زدن نمیدهد. باید راحت بشینی و حرف بزنی نه این که دو دقیقه حرف بزنی بپره وسط حرفت بگه وقت نداری!»
خیلی راحت ماند کلی خاطره شیرین و عسلی گفت و اصلا فلفلی در بین حرفهایش نبود و مردم برای دیدنش ذوق کردند و باز با کار دیگری از عادل حالشان خوب شد.
پروین اما با همه شیرینیهایش اقلا من یکی را که کیلومترها این ورتر و در دل همه کارهایم باید اینترنتی این برنامه را میدیدم غیر از جذابیتهای کاریزماتیکش، خیلی سورپرایز بزرگی نبود. دیدن حشمت خان بود که داشت هر لحظه بیشتر و بیشتر حس غرور از یک سو حسرت این همه سال محروم بودن یک مردم از دیدنش عذابم میداد.
آری او یک مربی بوده. یک فوتبالی. بهترین مربی که افتخاراتش را هیچ کس غیر از او نمی توانسته و نتوانسته تکرار کند. دو قهرمانی در آسیا و صعود به جام جهانی! شوخی که نیست واقعا. در بین همین سیاستمداران که از ۴۰ سال قبل ماندهاند، چندین نفرشان به کاخ سلطنتی میرفتند و میآمدند؟ از بین هنرمندان و چهرههای اجتماعی چطور؟
چرا پس او باید مثل فردین، ناصر یا حتی بهروز تابو میشدند؟ نماد درباری بودن؟ جرمشان چه بوده؟ آیا سند مستدلی برای اثبات فعالیتهای سیاسیشان بود؟ راستش را بخواهید نه! اگر بود که در این همه سال، اقلا در این نزدیک دو دهه که محدودیت ورود و خروج حشمت به کشور برداشته شده، یک بار میبردندش برای سوال جواب!
مشکل اما فقط همانی بوده که باعث از دست رفتن ناصر ملکمطیعی و فردین شد. جرم او هم مثل آن بقیه شهرت بوده. بی توجه به تواناییهایش و بی توجه به این که دارند ورزش مان را از چه سرمایه ای محروم می کنند.
امروز می توانیم خوشحال باشیم که اقلا یکی از حصارها شکست و مدیران رسانه ملی می توانند با خود فکر کنند چطور توانستند یک شب رویایی را برای مخاطبان بسازند؛ بی آن که آسمان به زمین بیاید و چقدر بیننده های شان را افزایش دهند.
مرسی عادل برای همه این چند هفته ای که تلاش کردی و برای این حصاری که فقط تو با فاکتور محبوبیتت می توانستی بشکنی و شکستی.»
انتهای پیام