نمایشگاه نفت ۱۴۰۴
رسانه و افکار عمومی
تحلیل بازتاب رسانهای و شبکههای اجتماعی از
بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ایران
بیست و نهمین نمایشگاه نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی که بزرگترین رویداد نمایشگاهی این صنعت است، از ۱۸ تا ۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران با حضور بیش از ۲ هزار شرکت داخلی و خارجی و با تمرکز بر توسعه سرمایهگذاری در صنعت نفت، به مدت چهار روز برگزار شد.
در آیین افتتاح این نمایشگاه علاوه بر وزیر نفت ایران، جمعی از سفرا و مهمانان خارجی شرکت کننده در این نمایشگاه نیز حضور داشتند.
شعار کلیدی نمایشگاه امسال «سرمایهگذاری در صنعت نفت؛ ضامن رشد و توسعه اقتصادی» انتخاب شده بود که بازتاب دهنده اولویت ها و محوری های راهبردی صنعت نفت در سال جاری است این دوره از نمایشگاه، بر معرفی ظرفیتهای سرمایهگذاری، فناوریهای نوین، توانمندیهای شرکتهای داخلی و همچنین تعامل با سرمایهگذاران خارجی متمرکز بود.
نمایشگاه امسال همچنین میزبان سلسله رویدادهایی با محوریت دانشبنیانها، استارتآپها، دانشگاهها و پارکهای فناوری بود. همزمان با این رویداد، تفاهمنامهها، توافقنامهها و قراردادهای مختلف در زمینههای پژوهشی، ساخت و خرید تجهیزات، خدمات تخصصی و توسعهای میان شرکتها به امضا رسید.
نشستهای خبری با مدیران ارشد صنعت نفت و پنلهای تخصصی با حضور فعالان رسانهای و مدیران نفتی در حاشیه نمایشگاه برگزار شد.
رئیسجمهور و وزیر نفت از جمله مهمترین بازدیدکنندگان نمایشگاه نفت امسال بودند.
همزمان با برگزاری نمایشگاه بینالمللی نفت و گاز، انتشار اخبار پیرامون نمایشگاه و صنعت نفت در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی کشور جهش قابل توجهی ایجاد کرد.
این گزارش تحلیلی با هدف بررسی بازتاب رسانهای و شبکههای اجتماعی پیرامون نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی توسط سامانه هشتگ تهیه شده و بهعنوان یک ابزار کاربردی، برای شرکتها و مجموعههای فعال در این حوزه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
رصد و تحلیل محتوای منتشرشده در رسانههای رسمی و بهویژه شبکههای اجتماعی، امکان ارزیابی دقیقتر از نحوه دیدهشدن برندها، واکنش مخاطبان تخصصی و عمومی، و بازخوردهای مرتبط با حضور شرکتها در نمایشگاه را فراهم میسازد.
این اطلاعات نهتنها به سنجش اثربخشی فعالیتهای روابط عمومی و بازاریابی کمک میکند، بلکه فرصتهایی برای بهبود ارتباط با مخاطبان، شناسایی نقاط قوت و ضعف برند و همچنین درک بهتر فضای رقابتی و انتظارات بازار ایجاد میکند. توجه جدی به این بازتابها، بهویژه در فضای شبکههای اجتماعی که به بستری مؤثر برای شکلگیری افکار عمومی تبدیل شدهاند، برای شرکتهای حاضر در نمایشگاه، ضرورتی راهبردی بهشمار میرود.
گزارش حاضر، حاصل رصد منابع ذیل در فضای مجازی در بازه زمانی ماهانه از ۱۰ تا ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ است که در این گزارش از آن به عنوان دوره فعلی یاد میشود
بیش از ۱۶۰۰ خبرگزاری داخلی؛
بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار کانال فارسی تلگرام؛
۳.۵ میلیون کاربر توییتر و بیش از ۵ میلیون توییت فارسی؛
بیش از ۵ میلیون کاربر فارسی زبان اینستاگرام دارای بیش از ۱۰۰۰ فالوئر ؛
کلیه روزنامههای کثیرالانتشار کشور.
کانالهای ایتا و روبیکا
شبکههای رادیویی و تلویزیونی داخل و خارج از کشور و پادکستها
منبع دادهها: سامانه رصد «هشتگ»
دادههای این گزارش بر پایه اطلاعات گردآوریشده از سامانه «هشتگ» تهیه شدهاند. «هشتگ» یک سامانه بومی و جامع رصد فضای مجازی و رسانهای است که بهصورت ۲۴ ساعته محتوای تولیدشده در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان را پایش و تحلیل میکند.
این سامانه محتوای پلتفرمهایی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام، لینکدین، ایتا، و همچنین برنامههای پخششده در رادیو و تلویزیون را با بهرهگیری از الگوریتمهای پردازش زبان طبیعی و تحلیل داده گردآوری کرده و با دستهبندی موضوعی، تحلیل کلیدواژهها، ترندها، و ارزیابی احساسات کاربران، بستری دقیق و قابل اتکا برای شناخت افکار عمومی و بازخوردهای اجتماعی فراهم میسازد.
گزارش پیشرو بر اساس دادههای استخراجشده از این سامانه در بازه زمانی برگزاری بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تدوین شده است.
بررسی سهم منابع مختلف از مطالب منتشرشده
در بازه زمانی گزارش، در مجموع بیش از ۲۸ هزار مطلب پیرامون نمایشگاه نفت در فضای رسانهای منتشر شده است. نمودار زیر سهم هرکدام از منابع را از مطالب منتشرشده نشان میدهد.
تحلیل سهم منابع خبری در پوشش مطالب مرتبط با نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی نشان میدهد که خبرگزاریهای رسمی و کانالهای تلگرامی، هرکدام با سهم ۲۵ درصدی، بیشترین نقش را در تولید و انتشار محتوا ایفا کردهاند. پس از آن، شبکه اجتماعی ایتا با ۱۵ درصد در جایگاه سوم قرار دارد. در مقابل، سهم سایر پلتفرمها از جمله اینستاگرام، توییتر، لینکدین و نیز رادیو و تلویزیون (صداوسیما) بسیار پایین بوده و در مجموع سهم محدودی از جریان خبری پیرامون نمایشگاه را به خود اختصاص دادهاند.
این الگوی توزیع نشاندهنده چند نکته تحلیلی مهم است:
.۱غلبه رسانههای رسمی و پیامرسانهای اجتماعی بهعنوان بسترهای اصلی اطلاعرسانی:
همتراز بودن سهم خبرگزاریها و تلگرام نشان میدهد که سیاستهای اطلاعرسانی در این رویداد، هم بر مسیرهای رسمی و ساختارمند تمرکز داشته و هم بر بسترهای پرمخاطب، سریع و غیررسمی. تلگرام و ایتا بهوضوح نقش پررنگی در بازنشر اخبار و تعامل با مخاطبان ایفا کردهاند، و این موضوع اهمیت تدوین استراتژیهای ارتباطی در پیامرسانهای داخلی و پرمخاطب را برجسته میسازد.
.۱سهم پایین صداوسیما: غیبت رسانه ملی در یک رویداد ملی؟
سهم بسیار اندک رادیو و تلویزیون از پوشش رسانهای نمایشگاه، نشانگر نوعی فاصله یا اولویتندادن رسانه ملی به بازنمایی تخصصی و صنعتی است. با توجه به اینکه نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی یکی از مهمترین رویدادهای اقتصادی کشور محسوب میشود، این عدم حضور پررنگ میتواند ناشی از چالشهایی همچون تمرکز محتوای صداوسیما بر موضوعات سیاسی، کمبود برنامهسازی تخصصی یا عدم هماهنگی میان برگزارکنندگان نمایشگاه و رسانه ملی باشد. این شکاف رسانهای، فرصتی از دسترفته برای ارتقای دانش عمومی، تقویت تصویر صنعت نفت و همچنین روایت موفقیتها در سطح ملی محسوب میشود.
در مجموع، ترکیب فعلی منابع خبری نشان میدهد که برای افزایش اثربخشی و فراگیری پیام نمایشگاه، لازم است استراتژیهای رسانهای بهگونهای بازنگری شوند که ضمن حفظ پوشش خبری در خبرگزاریها و پیامرسانها، جایگاه رسانه ملی و شبکههای اجتماعی تخصصی نیز تقویت شود تا روایت صنعت نفت بهصورت متوازن و چندسطحی در افکار عمومی نهادینه گردد.
چرایی سهم پایین توییتر پیرامون نمایشگاه بینالمللی نفت و گاز
یکی از یافتههای قابل توجه در بررسی محتوای منتشرشده پیرامون نمایشگاه نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی، غیبت تقریباً کامل برندها و شرکتکنندگان در پلتفرم توییتر است(کمتر از ۲درصد). این در حالی است که توییتر، با وجود فیلتر بودن، همچنان یکی از مؤثرترین و تأثیرگذارترین شبکههای اجتماعی در فضای رسانهای ایران بهشمار میرود، بهویژه در میان روزنامهنگاران، تحلیلگران، فعالان حوزه سیاست، اقتصاد و انرژی، و همچنین کاربران حرفهای.
این عدم حضور را میتوان ناشی از چند عامل دانست:
.۱عدم آشنایی یا اولویتندادن شرکتها به مخاطب حرفهای:
بسیاری از شرکتهای ایرانی بهویژه در حوزههای فنی و دولتی، تمرکز اصلی خود را بر پلتفرمهایی چون تلگرام یا اینستاگرام قرار دادهاند که بیشتر در تعامل با مخاطب عمومی به کار میروند. این در حالی است که توییتر بیشتر محل شکلگیری بحثهای تخصصی، تحلیلهای کلان و جریانسازی فکری است. غیبت برندها در این فضا نشان میدهد که بخش زیادی از ظرفیت تأثیرگذاری بر افکار عمومی حرفهای و رسانهای، عملاً نادیده گرفته شده است.
۲- ترس یا محافظهکاری نسبت به فضای باز انتقادی توییتر:
فضای توییتر فارسی، بهویژه در موضوعات مرتبط با سیاست و اقتصاد، فضایی نقدپذیر و گاه تند است. ممکن است برخی برندها بهدلیل ترس از واکنشهای منفی یا کنترلناپذیر، ترجیح دهند از این فضا دور بمانند.
۳- فیلتر بودن توییتر و ملاحظات فنی یا نهادی:
برخی شرکتهای دولتی یا نیمهدولتی ممکن است بهدلیل محدودیتهای رسمی، امکان یا اجازه فعالیت در شبکههای اجتماعی فیلترشده را نداشته باشند. این موضوع یک چالش ساختاری در حوزه روابط عمومی دیجیتال بهشمار میرود.
با توجه به این شرایط، میتوان گفت که شرکتها و برندهای حاضر در نمایشگاه، بخشی از ظرفیت رسانهای ارزشمند خود را بهصورت ناخواسته کنار گذاشتهاند. برنامهریزی برای حضور حرفهای، هوشمندانه و هدفمند در توییتر – با در نظر گرفتن حساسیتهای آن – میتواند به دیدهشدن بیشتر، تعامل با تحلیلگران، و اثرگذاری در سطح گفتمان تخصصی منجر شود؛ و این امر، بهویژه در صنعت راهبردی و پرچالش نفت و گاز، اهمیتی دوچندان دارد.
تحلیل روند انتشار محتوا پیرامون نمایشگاه
بررسی روند زمانی انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی و رسانهها نشان میدهد که بیشترین حجم محتوا مربوط به بازه زمانی ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، همزمان با برگزاری نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی، بوده است. این تمرکز زمانی بیانگر آن است که نمایشگاه عمدتاً بهعنوان یک رویداد خبری مقطعی در نظر گرفته شده و کمتر بهعنوان یک فرآیند ارتباطی پیشبرنامهریزیشده مورد توجه قرار گرفته است.
نبود موج خبری مؤثر پیش از آغاز نمایشگاه میتواند نشاندهنده ضعف در کمپینهای اطلاعرسانی، تیزرهای رسانهای یا فعالیتهای پیشابرخورد باشد؛ اقداماتی که معمولاً در سایر نمایشگاههای صنعتی برای جذب مخاطب، افزایش دیدهشدن برندها و پیشزمینهسازی رسانهای صورت میگیرد. از سوی دیگر، کاهش شدید حجم محتوا بلافاصله پس از پایان رویداد نیز میتواند نشانهای از فقدان روایتسازی، گزارشهای پسارویدادی، یا ادامه تعامل رسانهای از سوی برگزارکنندگان و شرکتکنندگان باشد.
این وضعیت، فرصتی مغفول را نشان میدهد: فعالان صنعت، بهویژه شرکتهای حاضر در نمایشگاه، میتوانند با تدوین استراتژی ارتباطی پیش و پس از رویداد (Pre-Event & Post-Event Media Engagement)سهم خود را در دیدهشدن، تأثیرگذاری و ماندگاری ذهنی در افکار عمومی به شکل قابل توجهی افزایش دهند.
üرصد محتوای شبکههای اجتماعی و رسانهها نشان میدهد که نمایشگاه عمدتاً به عنوان یک رویداد خبری مقطعی دیده شده و فاقد موج خبری پیشنگر یا پیوست رسانهای مؤثر پس از پایان رویداد بوده است. این الگو، فرصت مهمی برای بهبود راهبردهای ارتباطی شرکتها و برگزارکنندگان فراهم میکند، بهویژه از طریق تدوین برنامههای پیشانمایشگاهی (برای اطلاعرسانی و جذب مخاطب) و پسانمایشگاهی (برای روایتسازی و تثبیت برند در افکار عمومی)
سوگیری مطالب منتشر شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی
بررسی سوگیری مطالب منتشرشده پیرامون نمایشگاه نفت در اردیبهشت ۱۴۰۴ نشان میدهد که حدود ۵۰ درصد از مطالب مثبت بوده، ۴۷ درصد سوگیری خنثی و ۳ درصد سوگیری منفی داشتند.
خبرگزاریها که سهم ۲۵ درصدی از کل مطالب را داشتند، با حدود ۶۵ درصد سوگیری مثبت همراه بودند و فقط ۲ درصد از مطالب خبرگزاریها با سوگیری منفی همراه بود.
بیشترین میزان مطالب منفی با حدود ۲۰ درصد مربوط به توییتر و کامنتها بود.
تحلیل سوگیری محتوای رسانهای پیرامون نمایشگاه
بررسی محتوای منتشرشده در رسانهها و شبکههای اجتماعی پیرامون بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی نشان میدهد که بخش عمده مطالب دارای سوگیری مثبت یا خنثی بودهاند، و تنها درصد اندکی از محتواها دارای لحن یا جهتگیری منفی بودهاند.
این الگوی توزیع سوگیری چند پیام تحلیلی مهم را به همراه دارد:
.۱ماهیت روابط عمومیمحور محتوای تولیدشده:
بخش زیادی از محتواهای منتشرشده، بهویژه در خبرگزاریها و کانالهای اطلاعرسانی، بیشتر جنبه خبری، گزارشی یا اطلاعرسانی سازمانی داشته و اغلب از زبان مدیران، مسئولان و شرکتها تنظیم شدهاند. این ساختار موجب شکلگیری محتوایی مثبت یا بیحاشیه شده و مجال اندکی برای نقد، تحلیل مستقل یا بیان دیدگاههای چالشی باقی گذاشته است.
۲. نبود پوشش تحلیلی یا ژورنالیستی مستقل:
سهم اندک مطالب منفی یا انتقادی میتواند نشاندهنده ضعف حضور روزنامهنگاران تخصصی، تحلیلگران مستقل و رسانههای نقاد در پوشش نمایشگاه باشد. در بسیاری از رویدادهای بزرگ صنعتی، وجود مطالب تحلیلی، نقادانه یا حتی انتقادی نقش مؤثری در شفافسازی، بهبود عملکردها و ارتقای فضای رقابتی ایفا میکند؛ اما این عنصر در این نمایشگاه کمرنگ بوده است.
۳.جهتگیری کنترلشده روایت رسانهای از سوی برگزارکنندگان و شرکتکنندگان:
به نظر میرسد که روایت غالب رسانهای در طول نمایشگاه تا حد زیادی مدیریتشده و همراستا با پیامهای رسمی بوده است. این موضوع گرچه به حفظ تصویر مثبت از رویداد کمک کرده، اما از سوی دیگر ممکن است به دیدهنشدن کاستیها، چالشها یا مطالبات تخصصی نیز منجر شده باشد.
در مجموع، این الگو نشان میدهد که فضای رسانهای پیرامون نمایشگاه بیشتر بر جنبههای تبلیغاتی، خبری و تشویقی تمرکز داشته است. تقویت حضور تحلیلگران مستقل، فعالان تخصصی و رسانههای منتقد میتواند در آینده به ایجاد تصویری کاملتر، شفافتر و متوازنتر از چنین رویدادهایی کمک کند.